معنای مغبون شدن در معامله چیست ؟

از مواردی که ممکن است در هنگام نوشتن و یا خواندن مفاد قرارداد با آن برخورد کنید،
ابن جمله : ((اسقاط کافۀ خیارات، ولو خیار غبن فاحش)) است.
این بند در واقع حقوق شما را، در برابر ضرر و زیانی که در طی قرارداد متحمل خواهید شد،
شامل می شود . برای اینکه معنی دقیق این عبارت را بدانید باید معنی هر کلمه را کنار هم بگذاریم.


مغبون شدن در معامله :

اسقاط به معنی ساقط شدن است، بر اساس اصول زبان عربی وزن اِفعال،
معنی واژه را از شک و تردید به قطعیت تغییر می دهد . در نتیجه،
امکان برگشت از نظر خود را با امضای قرارداد نخواهید داشت .

کافه به معنی تمامی و همۀ موارد است که در این عبارت قرار می گیرد.
کافه نیز بار قطعیت معنایی دارد و معنای آن چیزی بیشتر از همه ، تمام و کل است.
درفرهنگ لغت فارسی، معنی خیار، اختیار برهم زدن یا فسخ معامله آورده شده است. درواقع مصدر عربی اختیار، خَیار است.
غبن، به زبان ساده ، معنای ضرر و زیان در معامله را می دهد .

به اختلاف قیمت و عدم تعادل هنگام معامله ، غبن گفته می شود . غبن فاحش، ضرر و زیان بسیار است .
بر این اساس می توانیم بگوییم : (( با امضای قراردادی شامل عبارت «اسقاط کافۀ خیارات، ولو خیار غبن فاحش»،
تمام اختیارات برای بر هم زدن معامله، حتی اگر ضرر و زیان بسیار داشته باشد، از طرفین معامله سلب می شود)).
چنان که گفته شد ، معنی لغوی غبن ، ضرر و زیان رساندن یا فریب دادن و گول زدن دیگری است.

.

در اصطلاحات حقوقی غبن به معنی اختلاف و عدم تعادل بین مورد معامله و ارزش تعیین شدۀ آن است که با توجه به مفاد قرارداد،
یکی از طرفین را دچار زیان و ضرر در معامله کند. غبن مفهومی کلی دارد و در متون حقوقی به صورت دقیق طبقه بندی نشده است.
غبن جزئی، مالی است که ارزش زیادی نداشته باشد .غبن فاحش، بر اساس قانون مدنی شرایط خاصی ندارد،
اما در صورتی که صاحب مال ادعا به فاحش بودن غبن داشته باشد، پس از بررسی جوانب قرارداد ، فاحش بودن آن مشخص خواهد شد .
در واقع برای تشخیص میزان غبن و ضرر در معامله ، شرایط قرارداد باید بررسی و در نظر گرفته شود.
خیار غبن محدود به یکی از طرفین قرارداد نیست ، هر دو طرف معامله می توانند دچار غبن شوند .

می توان گفت خیار غبن شامل حال هر دو طرف قرارداد می شود و باید برای فروشنده و خریدار اختیار فسخ قرارداد،
یکسان در نظر گرفته شود. بر اساس قانون خیار غبن از اختیارات فوری طرفین در هر معامله است.
در ماده 419 قانون مدنی ذکر شده است که شرایط معامله بر تعیین میزان غبن تاثیر دارد.
شخص متضرر، چه فروشنده باشد چه خریدار، باید بعد از اینکه متوجه ضرر در معامله شد،
طی یک مدت زمان معقول عرف، که مغایر با قوانین ذکرشده در قانون و مفاد قرارداد هم نباشد، نسبت به شرایط خیار غبن اقدام کند.


شرایط خیار غبن و سقوط آن

بر اساس ماده 420 قانون مدنی خیار غبن، یک خیار فوری محسوب می شود و باید پس از مطلع شدن از آن به سرعت آن را اجرا کرد.
تأخیر در اجرای خیار غبن موجب سقوط آن می شود.
مغبون باید بعد از آگاهی از غبن، ظرف مدت معقولی که از نظر عرف مغایر با فوریت نباشد اقدام به اعمال خیار کند،
گذر زمان با آگاهی از غبن موجب سقوط آن می شود.

روشن است که اگر مغبون پیش از معامله از غبن اطلاع داشته باشد ، ادعای غبن او پس از معامله قابل پذیرش نیست .
اگر مغبون هنگام معامله به قیمت مورد معامله عالم و مطلع باشد
و با آگاهی از قیمت آن اقدام به معامله کند، شرایط خیار غبن برای او وجود نخواهد داشت.
بر طبق ماده 421 قانون مدنی ، اگر شخصی که طرف معاملۀ خود را متضرر کرده است ،
تفاوت قیمت را به شخص متضرر بدهد ، خیار غبن از بین نمی رود .
براساس شرایط خیار غبن، درصورتی که شخص متضرر، باگرفتن مابه التفاوت قیمت راضی شود، دراین زمان خیار غبن ساقط می شود.


معنای دقیق خیار تدلیس

واژه تدلیس در لغت به معنی فریب دادن، پنهان کردن، تاریک ساختن و مبهم کردن است.
در اصطلاح حقوقی تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله بشود.
به عبارت دیگر تدلیس عبارت است از پوشاندن عیبی در مال یا نمایاندن یک صفت یا امتیاز کمالی غیر واقعی در مال.
به علت جبران زیان ناشی از این عملیات فریبنده ، فریب خورده از حق فسخ بهره ‌مند است.
قلمرو خیار تدلیس در عین معین است . اصولاً در عین کلی خیار تدلیس وجود ندارد،
زیرا بایع مکلف است،مبیع رامنطبق با اوصاف موردنظر تحویل دهد، مگراینکه تدلیس مربوط به اوصاف مشترک تمام مصادیق کلی باشد.

خیار تدلیس از خیارات مشترک است و مختص عقد بیع نیست و ممکن است در عقود اجاره ، صلح یا معاوضه هم وجود داشته باشد.
هر زمان که طرف دیگر معامله از عیب مال مطلع شود می تواند بر اساس خیار تدلیس نسبت به بازگرداندن حق و حقوق خویش اقدام کند.
خیار تدلیس از خیارات مشترک است و تنها مربوط به معاملات خرید و فروش نمی شود.
در عقد قرارداد های اجاره، صلح یا معاوضه نیز می تواند خیار تدلیس وجود داشته باشد.
در هر معامله ای که با علم و آگاهی و از روی عمد، عیبی پوشانده شود، خیار تدلیس شامل قرارداد خواهد بود.
خیار تدلیس شامل قراردادهایی می شود که در آن، عیبی از روی عمد پنهان شود.
در این صورت خریدار بر اساس خیار تدلیس، اختیار فسخ معامله را خواهد داشت.

تفاوت خیار غبن و خیار تدلیس


شرایط خیار غبن برای طرفی از معامله است که بدون آگاهی از قیمت دچار ضرر در معامله شده باشد.
در این صورت می تواند بر اساس مفاد قرارداد،
نسبت به فسخ آن اقدام کند اما خیار تدلیس، در صورتی است که یکی از طرفین اقدام به پوشاندن عیبی در مال کند،
در این صورت طرف دیگر امکان فسخ قرارداد را در اولین زمانی که نسبت به عیب مال آگاه شود خواهد داشت .